نازنین فاطمهنازنین فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره
علیعلی، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
زمانی نوشتن مطالب وبلاگم رو خودم (نازنین فاطمه) به عهده گرفتمزمانی نوشتن مطالب وبلاگم رو خودم (نازنین فاطمه) به عهده گرفتم، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 11 ماه و 3 روز سن داره
فنچ های خوشگلم✨🪐فنچ های خوشگلم✨🪐، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

🤍𝐈𝐂𝐄 𝐁𝐄𝐀𝐑

🤍𝐈𝐂𝐄 𝐁𝐄𝐀𝐑

خاطره یه روز بارونی

سلام سلام من چند وقت پیش یه چتر صورتی رنگ که روش طرح پونی داشت خریدم از اون موقع هیچ بارونی نیومد امروز یهو دیدم آسمون ابری شد و ناگهان رعد و برق زد و بارون گرفت منم سریع پالتو و شلوار گرم و کلاه و شال گردن را پوشیدم چترم را هم برداشتم و رفتم پشت بوم خیلی خوب بود هرچند سردم شده بود ولی بازم داشتم خوشحال بودم😂😅 علی هم با چتر جدید اش که سبز بود و طرح بن تن داشت کاپشن پوشید و آمد علی چترش را زمین گذاشت و شروع کرد به بدو بدو کردن و بازی کردن وقتی که وایساد یهو دیدم توی موهاش دونه های سفید هست اولش فکر کردم تگرگه بعد علی سردش شد و رفت پایین بعد یهو باد اومد و چترم را برعکس کرد بعدش دیدم همون دونه های سفیدی که توی موهای علی بود روی زمین و ...
25 دی 1400

بازی ها قدیمی و باحال

سلام بچه ها من این بازی رو از مامان بزرگم  شب یلدا یاد گرفتم اسمش عروس هست لطفا برای یاد گرفتن بازی رو گزینه ادامه مطلب کلیک کنید  ۱ـ چهار دکمه یا سنگ دکمه هاتون بهتره تپل مپلی باشه و اگه سنگ داری زیاد قل قلی و گردالی نباشه  ۲ ـ توی دستتون بزارین ۳ ـ دکمه ها یا سنگ ها را تا ارتفاع کمی بالا بیندازید و سریع دستتون رو برگردانید و انگشتان رت بهم بچسبانید و هر چند دکمه روی دستتون افتاد بیندازید زمین فقط یدونه اش بمونه اگه هم یدونه هم روی دستتون بود دیگه نیاز نیست چیزی بیندازید ۴ ـ بدون اینکه چیزی از روی دستتون بیفته بقیه دکنه ها رو جمع کنید و تو اون یکی دستتون بریزید  ۵ ـ اون دکمه رو دست...
3 دی 1400
1